حتماً شنیدهاید که میگویند سواره خبر از دل پیاده ندارد، و لابد هر روزه عابران پیاده را میبینید که میروند یا میآیند. اما روی واژگان تا چه حد دقت کردهاید؟ عابران پیاده در داستاننویسی از دید من کسانی هستند که مینویسند بی آنکه بخوانند. عابران پیاده ادبیات کهن پارسی را بلد نیستند حتی از رو بخوانند، چه رسد به فهمش. عابران پیاده همیشه چند نام ردیف میکنند و برای مرعوب کردن مخاطبان خود، اسم نویسندگان خارجی را بلغور میکنند. عابران پیاده زبانشان بیشتر از گوششان فعال است. بیشتر حرف میزنند تا گوش دهند.