کتاب ماجرای مرد نقاشی است که یک آتلیهی نقاشی دارد و هنرجویانی نزد او نقاشی یاد میگیرند. «مهسا» عاشق و دلباخته «نیما» استاد نقاشی اش شده است. نیما که ده سال قبل همسر و فرزندش را در حادثه رانندگی از دست داده، همچنان به روح همسر مهربانش وفادار مانده و حاضر نیست به عشق داغ و ناپخته مهسا پاسخ مثبت بدهد. مهسا از نیما خواستگاری میکند اما نیما از او فرار میکند. نیما برای فرار از شرایط پیش آمده به دماوند میرود تا.