«جک لندن» در رمان «تهیدستان» بهعنوان سخنگوی ستمدیدگان و مستمندان جامعه سرمایهداری عصر خویش ، به اندیشه رهایی آنها وفادار مانده و زندگی اقشار محروم اجتماع را به تصویر میکشد. جامعه که او بررسی کرده منطقهای فقیر نشین در «شهر لندن» است. راوی «جک لندن» بهعنوان یک «گردشگر-گزارشگر» به منطقه «ایست اند (East End)» به قلب «شهر لندن» میرود تا فقر و بدبختی مردم آنجا را به چشم خود ببیند و آنها را گزارش کند. در وهله اول لباسهای رسمی خود را در اقامتگاهی دورتر با لباسهای کهنه و فرسوده تعویض میکند. سپس به میان مردم میرود تا زندگیشان را از نزدیک مشاهده کند.