فریدون سه پسر داشت ماجرای یک خانوادهی ایرانی است به نام امانی که چهار پسر و یک دختر دارند. چهار پسر همیشه به توصیهی پدر خانواده فریدون، باید از هرگونه فعالیت سیاسی دور باشند. خیال خام پدر راه به جایی نبرد. چهار پسر فریدون خواسته یا ناخواسته درگیر سیاست میشوند. اسد پسر بزرگتر خانواده و سعید و مجید و ایرج… در اوایل همه تنها به اهداف آزادی می اندیشند اما در ادامه هر کسی عقایدش با دیگری متفاوت میشود. مجید پسر سوم این خانواده در زمان روایت داستان به علت مشکل روانی در تیمارستانی واقع در آلمان بستری است.