در سال 1933، دختری نوزده ساله با اصالت یهودی به نام «هدویگ کایسلر» در حال اجرای تئاتر در شهر «وین» است که توجه مردی کارخانهدار به نام «فردریک مندل» را به خود جلب می کند. ثروت و نفوذ مرد باعث می شود پدر و مادر «هدویگ»، دخترشان را به ازدواج با «فردریک» تشویق کنند. اما «فردریک» همسری نامهربان و آزارگر است. «هدویگ» در سال 1937 از ازدواج ناموفق خود می گریزد و به لس آنجلس می رود. او در آنجا با نام هنری «لامار» به ایفای نقش می پردازد و پس از مدتی، قراردادی پرسود را با شرکت «مترو گولدن مایر» امضا می کند.