نیکولو ماکیاولی نماشنامه «ماندراگولا» را در سال 1518 به رشته تحریر درآورد. ماکیاولی در این کتاب به سراغ نهاد خانواده می رود و آشفتگی و فساد پیشرفته آن را در صور حوادثی رخنمون مینماید. در این داستان که آن را می توان یک کمدی سیاه نامید فساد ریشه تنیده در نهاد خانواده – دین و حتی حقوق مورد قبول جامعه ( نیکیا یک حقوقدان پیر بود ) را شاهد هستیم. تزلزل و فسادی که مطمئنا بیانگر تحولی اساسی در ساختار های جامعه مورد نظر می باشد. و فسادی که به خصوصی ترین و بنیادی ترین نهاد جامعه یعنی خانواده و نیز قابل اتکا ترین نهاد اجتماعی یعنی دین رخنه نموده و هر دو توجیه گر و مشوق این فساد و انحراف نیز هستند.